این داستان برای سطح ابتدایی A1 هست :

La giornata di Luca

Luca è un ragazzo italiano. Ha vent’anni e vive a Roma con la sua famiglia. Ogni mattina, Luca si sveglia alle sette. Beve un caffè e mangia una brioche. Poi, prende l’autobus e va all’università.

روز لوکا

لوکا یک پسر ایتالیایی است. او بیست سال دارد و با خانواده‌اش در رم زندگی می‌کند. هر صبح، لوکا ساعت هفت از خواب بیدار می‌شود. او یک قهوه می‌نوشد و یک کروسان می‌خورد. سپس، اتوبوس می‌گیرد و به دانشگاه می‌رود.

Luca studia ingegneria. Le sue lezioni iniziano alle otto e finiscono alle due del pomeriggio. Durante la pausa, Luca parla con i suoi amici e mangia un panino.

لوکا مهندسی می‌خواند. کلاس‌های او ساعت هشت شروع می‌شود و ساعت دو بعدازظهر تمام می‌شود. در زمان استراحت، لوکا با دوستانش صحبت می‌کند و یک ساندویچ می‌خورد.

Dopo l’università, Luca torna a casa. A volte gioca a calcio con i suoi amici nel parco. Altre volte, guarda un film o legge un libro.

بعد از دانشگاه، لوکا به خانه برمی‌گردد. گاهی اوقات با دوستانش در پارک فوتبال بازی می‌کند. بعضی وقت‌ها فیلم تماشا می‌کند یا کتاب می‌خواند.

La sera, Luca cena con la sua famiglia. Mangiano pasta, verdure e frutta. Dopo cena, Luca studia un po’ e poi va a dormire alle undici.

شب‌ها، لوکا با خانواده‌اش شام می‌خورد. آنها پاستا، سبزیجات و میوه می‌خورند. بعد از شام، لوکا کمی مطالعه می‌کند و سپس ساعت یازده می‌خوابد.

Luca è felice della sua vita semplice e piena di cose belle.

لوکا از زندگی ساده و پر از چیزهای زیبایش خوشحال است.